بسمه تعالی
ایوب بنوشی - این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
شدتِ موجِ تابشي؛
اختلافِ پاگيريي اكوستيكيي ويژهي دو محيط.
تعاريف:
موجِ تابشي:
موجِ بازتابي:
موجِ عبوري:
بسامدِ همهي اين موجها يكسان است، اما طولِموج يا عددِموجِ آنها فرق ميكند.
ثابتِ A1 حقيقي است، اما ثابتهاي B1 و A2 حتماً حقيقي نيستند.
شرايطِ مرزي در حدِفاصلِ دو محيط:
فشارِ كل در محيطِ I:
فشار در محيطِ II:
در مرزِ واقع در x = 0:
تساويي فشارها نتيجه ميدهد:
تساويي سرعتها نتيجه ميدهد:
برای موج تخت داشتیم :
ضريبِ بازتاب عبارت است از نسبتِ شدتِ موجِ بازتابي به شدتِ موجِ تابشي:
ضريبِ عبور عبارت است از نسبتِ شدتِ موجِ عبوري به شدتِ موجِ تابشي:
باتوجه به مفهومِ پاگيري، ميتوان روابطِ بهدست آمده در مرزِ شارهها را به مرزِِ يك شاره و جامد هم تعميم داد.
•پاگيريي ويژهي يك جامد درحالتِ كلي داراي يك بخشِ حقيقي (مقاومتي) و يك بخشِ موهومي (واكنشي) است.
•انديسِ n براي نشاندادنِ عمودبودنِ تابشِ موج برسطحِ جامد است.
اگر پاگيريي ويژهي جامدِ موردِنظر باشد:
چون اطلاعاتي دربارهي چگونگي گذارِ موج در داخلِ جامد نداريم، ضريبِ عبوررا ميتوانيم از قانونِ بقاي انرژي بهدست آوريم:
موجِِ واردشده از شاره به جامد، معمولاً بهسرعت ميرا ميشود؛ از اينرو بيشتر ضريبِ عبور را ضريبِ جذبِ عمودي مينامند:
براي يك جامدِ سخت و نامتخلخل، مانندِ فولاد يا شيشه، بهجاي zn، پاگيري مشخصهي آنها را كه يك عددِ حقيقي است، قرار ميدهيم:
اگر جامد آنقدر نازك باشد كه هنگامِ برخوردِ موجِ صدا، مانندِ يك پوسته بلرزد، پاگيريي ويژه با پاگيريي مشخصه يكسان نخواهد بود.
براي موادِ جامدِ متخلخل، مانندِ پشمِِسنگ يا نمد، پاگيريي ويژه مختلط است، و هردو بخشِ آن به بسامد وابستهاند.
بازتابِِ موج از مرزِ بينِ دو محيط، باعثِ ايجادِ امواجِ ايستا در محيطِ اول ميشود.
معادلهي فشارِ اكوستيكي در محيطِ I:
محلِ ايستمانها:
محلِ خيزمانها:
تشكيلِ امواجِ ايستا در اتاقها، باعثِ اخلال در اندازهگيريي فشارِ صداي يك چشمهي صوتي ميشود، از اينرو چنين اندازهگيريهايي بايد در اتاقهاي صامت انجام شود.
تشكيلِ امواجِ ايستا ميتواند محملي براي سنجشِ پاگيريي اكوستيكيي ويژهي يك ماده باشد.
رابطهي مقابل نشان ميدهد كه با دانستنِ مشخصاتِ موجِ تابشي و شاره، ميتوان پاگيريي ويژهي مادهي بازتابندهي صدا را تعيين كرد:
براي تعيينِ B1، بايد SWR را پيدا كنيم، به اين منظور ابتدا بهصورتِ تجربي محلِ نخستين ايستمان و يكي از شكمها را تعيين كرده و دامنهي موجِ ايستا را در اين نقاط اندازه ميگيريم.
با دانستنِ B1 ، SWR بهدست ميآيد:
براي تعيينِ فازِ θ ، از فاصلهي نخستين ايستمان تا ديوارهي بازتابنده ( X1 ) كمك ميگيريم:
به اين ترتيب B1 و از روي آن Zn تعيين ميشود.
مثال: فرض كنيد در يك اندازهگيري SWR = 2 و نخستين ايستمان در فاصلهي بهدست آمده باشد. با توجه به اين مقادير، پاگيريي ويژهي محيطِ بازتابندهي صدا را پيدا كنيد.
تعاريف:
موجِ تابشي:
موجِ بازتابي به محيطِ I:
موجِ عبوري به محيطِ II:
موجِ بازتابي به محيطِ II:
موجِ عبوري به محيطِ III:
شرايطِ مرزي در x = 0:
پيوستگيي فشار:
برابريي سرعتِ ذرهاي:
شرايطِ مرزي در x = l:
پيوستگيي فشار:
برابريي سرعتِ ذرهاي:
ضريبِ عبور از محيطِ I به محيطِ III:
در حالتهاي خاص، رابطهي ضريبِ عبور سادهتر و استفاده از آن عمليتر ميشود:
محيطِ I و III يكسان:
:
شاره هوا:
در بسامدهاي بالا و براي ديوارهاي قطور () :
افتِ تراگسيل از محيطِ I به محيطِ III بهشكلِ زير تعريف ميشود:
باتوجه به رابطه داریم :
13) تابشِ مايل بر مرزِ بينِ دو شاره
براي محاسبهي ضرايبِ جذب و عبور، هنگامِ تراگسيلِ مايلِ صدا از يك شاره به شارهي ديگر، ابتدا به حلِ معادلهي موج در مختصاتي نياز داريم كه نسبت به مختصاتِ كارتزينِِ معمول بهاندازهي زاويهي θ چرخيده است.
در اينحال مسافتِ طيشده درجهتِ d برابر ميشود با:
تغييراتِ فشار برحسبِِ x و y و t:
فشارِ تابشي:
فشارِ بازتابي:
فشارِ عبوري:
قانونِ دكارت:
قانونِ اسنل:
در مرزِ واقع در x = 0:
پيوستگيي فشار:
كه بااستفاده از قانونهاي دكارت و اسنل بهشكلِ زير ساده ميشود:
برابريي همنهي عموديي سرعتِ ذرهاي:
دامنهي موجِ بازتابيده:
ضريبِ بازتاب:
ضريبِ عبور:
زاويهي تابش را ميتوان طوري برگزيد كه تمامِ انرژيي صدا از مرزِ دولايه عبور كند؛ بهعبارتِ ديگر بازتاب صفر باشد يا
اين پديده تنها درصورتي ممكن است كه باشد.
زاويهي بحراني ( ): زاويهي تابشِ نظير به زاويهي شكستِ 90 درجه.
در برخوردِ مايلِِ صدا بر مرزِ يك جامد، جهتِ انتشارِ صدا در جامد و درصدِ انرژيي بازتابي و عبوري به جنسِ جامد بستگي دارد.
موجهاي تراگسيلشده به يك جامد، ممكن است:
موادِ جاذبِ صدا معمولاً از دستهي نخست هستند و براي آنها :